
باران که شروع میشود، برای خیلیها فقط یک تغییر هواست؛ برای راهدار اما، آغاز یک شیفت بیپایان است. شیفتی که ساعت ندارد، تعطیلی نمیشناسد و اغلب در دل شب، وسط جادهای خیس و خاموش اتفاق میافتد.
در خراسان جنوبی، بارندگی یعنی آمادهباش؛ یعنی راهدار پیش از آنکه باران به آسفالت برسد، خودش را به جاده رسانده است. نه پشت میز، نه در اتاق کنترل؛ بلکه کنار همان مسیری که هر لحظه ممکن است لغزنده شود، آب بگیرد یا غافلگیر کند.
راهدارها اولین کسانی هستند که تغییر رفتار جاده را میفهمند. آنها میدانند کدام پیچ با اولین بارش خطرناک میشود، کدام آبنما زودتر از بقیه سرریز میکند و کجا حتی یک لحظه غفلت، حادثه میسازد. این دانستن، از کتاب نیامده؛ حاصل سالها ایستادن زیر باران، شنیدن صدای لاستیک روی آسفالت خیس و دیدن اتفاقهایی است که هیچوقت گزارش نمیشوند.
در چنین روزهایی، بیش از ۱۸۰ راهدار در محورهای خراسان جنوبی در حال پایش مداوماند. پایشی که فقط نگاهکردن نیست؛ راهدار باید ببیند، حدس بزند، پیشبینی کند و اگر لازم شد، پیش از آنکه رانندهای متوجه خطر شود، وارد عمل شود. گاهی این عمل، کنارزدن گلولای است، گاهی هدایت خودروها و گاهی فقط ایستادن با چراغ گردان در نقطهای تاریک، برای هشدار دادن.
ماشینآلات راهداری در این روزها، فقط ابزار نیستند؛ همراهاند. ۱۵۴دستگاه ماشین سبک و سنگین در آمادهباش کاملاند تا اگر باران شدت گرفت، اگر مسیر لغزنده شد یا اگر جاده نفس کم آورد، دخالت سریع ممکن باشد. اما پشت هر فرمان، یک راهدار نشسته؛ انسانی که همزمان با ماشین، تصمیم میگیرد.
راهدارخانهها در هوای بارانی شبیه پستهای دیدهبانیاند. ۳۴ پایگاه و راهدارخانه فعال استان شبانهروزی روشن میمانند؛ چراغهایی که شاید مسافران فقط از کنارشان عبور کنند، اما همانجا، نقشهها بررسی میشود، تماسها گرفته میشود و وضعیت جاده لحظهبهلحظه رصد میشود. خواب در این شبها، چیزی شبیه وقفه کوتاه است؛ نه استراحت واقعی. راهدارها خوب میدانند باران فقط آب نیست. باران یعنی خستگی بیشتر، تمرکز بالاتر، لباسهایی که زود خشک نمیشوند و جادهای که هر لحظه میتواند غیرقابل پیشبینی باشد. در چنین شرایطی، اشتباه جایی ندارد. یک تصمیم دیر، یک توقف نابجا یا یک هشدار دادهنشده، میتواند به قیمت جان تمام شود. در مسیرهایی که مسافران ناچار به توقف میشوند، ۳۸ مجتمع خدماتی رفاهی بینراهی در حالت آمادهباش قرار دارند. این توقفها بخشی از مدیریت سفر است؛ بخشی که اگر بهموقع انجام نشود، خطر را چند برابر میکند. راهدارها این را بهتر از هر کسی میدانند، چون بارها شاهد عجلههایی بودهاند که به حادثه ختم شده است. کار راهدار، دیدهشدن نیست. وقتی جاده امن است، کسی نمیپرسد چرا؟ اما اگر باران بیاید و اتفاقی نیفتد، یعنی جایی، کسی درست کارش را انجام داده است. کسی که شاید نامش هیچوقت در خبر نیاید، اما رد چکمههایش هنوز کنار جاده مانده باشد.
خراسان جنوبی در روزهای بارانی، روی دوش راهدارها حرکت میکند. آنها جاده را تنها نمیگذارند؛حتی وقتی جاده، سختترین روی خودش را نشان میدهد.